داستان ربات دلبو :
در روزگاران رباتی قدیم، گفته اند که در یکی از دهکده های رباتی، ربات دختری بوده که همه ربات ها عاشق او می شدند، و همه قصد داشتند تا با او ازدواج کنند، به همین دلیل نام او را دلبر رباتی نهادند.
خواستگار های رباتی او انقدر زیاد بودند که تصمیم گرفت، دیگر زیاد در انظار رباتی دیده نشود، و بیشتر زمان خود را در طبیعت و کوه ها سپری نماید.
زمان های طولانی گذشت، و دیگر کسی او را مشاهده نکرد، و ربات های جوان دیگر حرف بقیه را باور نکردند که همچین رباتی وجود داشته است، به همین دلیل از او به عنوان یک افسانه یاد کردند.
هر چند برخی گزارش ها حاکی از آن است که در چشمه ها و برخی جاهای جنگل او دیده شده است، اما ربات ها حرف کسانی که او را دیده اند باور نمیکنند، و می گویند، دلبر ربات یک افسانه است.
دلبر ربات، کم کم نامش به دلبو که خلاصه از اسم خودش بود، تغییر کرد. او نمادی است از معشوقه ای که به سختی به دست می آید، و تنها کسانی او را می بینند که عاشق واقعی باشند.
ربات هایی که دلبو را مشاهده کرده اند، نیز گفته اند که در یک لحظه تمامی طبیعت از کنار نظرشان پاک شده و همه محو تماشای دلبو شده اند.
دلبو نام تمامی دختران رباتی است، که ربات ها عاشق وصلت با آنان هستند و هم اکنون از او تنها به عنوان یک افسانه یاد می شود، که ما میدانیم او یک معشوقه ی حقیقی است.
مجموعه ای از ربات های دست ساز
ترکیبی از هنر، مهندسی و خلاقیت
